مجمع منتظران المهدی(عجل الله)-جوادیه تهران

هرکه اینجا عشق بازی میکند روز محشر سر فرازی میکند هر که آید بر در این میکده مهدیش مهمان نوازی میکند

مجمع منتظران المهدی(عجل الله)-جوادیه تهران

هرکه اینجا عشق بازی میکند روز محشر سر فرازی میکند هر که آید بر در این میکده مهدیش مهمان نوازی میکند

تبریک میلاد با سعادت حضرت امام محمدباقر علیه السلام

نمایى از زندگانى امام محمد باقر علیه السلام

ابو جعفر، امام محمد باقر (ع) پنجمین آفتابى است که بر افق امامت، جاودانه درخشید.زندگیش سراسر دانش و ارزش بود، از این رو باقر العلوم نامیده شد، یعنى شکافنده دشواریهاى دانش و گشاینده پیچیدگیهاى معرفت.

خصلت آفتاب است که هماره گام بر فرق ظلمت مى‏نهد و در لحظه‏هاى تاریک، بر افق زمان مى‏روید تا ارزشهاى مهجور و نهان شده در سیاهى جهل و جور را، دوباره جان بخشد و آشکار سازد.

او نیز در عصر حاکمیت جور و تشتت اندیشه‏هاى دینى امت اسلام، تولد یافت تا پیام آور معرفت و احیاگر اسلام ناب محمدى (ص) باشد.

ولادت

حضرت ابو جعفر، باقر العلوم، در شهر مدینه تولد یافت.و بر اساس نظریه بیشتر مورخان و کتابهاى روایى، تولد آن گرامى در سال 57 هجرى بوده است. (1) این نقل، با روایاتى که نشان مى‏دهد امام باقر (ع) به هنگام شهادت جد خویش ـ حسین بن على (ع) ـ در سرزمین طف حضور داشته و سه سال از عمرش مى‏گذشته است هماهنگى دارد. (2)

در روز و ماه ولادت آن حضرت نیز نقلهاى مختلفى یاد شده است:

الف ـ سوم صفر 57 هجرى. (3)

ب ـ پنجم صفر 57 هجرى. (4)

ج ـ جمعه اول رجب 57 هجرى. (5)

د ـ دوشنبه یا سه شنبه اول رجب 57 هجرى. (6)

بیشتر محققان با ترجیح نظریه نخست، یعنى سوم صفر آن را پذیرفته‏اند.

تبار والاى امام باقر (ع)

امام محمد باقر (ع) از جانب پدر و نیز مادر، به شجره پاکیزه نبوت منتهى مى‏گردد.

او نخستین مولودى است که در خاندان علویان از التقاى دو بحر امامت (نسل حسن بن على و حسین بن على علیهما السلام) تولد یافت: (7)

پدر: على بن الحسین، زین العابدین (ع) .مادر: ام عبد الله، فاطمه، دختر امام حسن مجتبى (ع) (8)

مادر گرامى امام باقر (ع) نخستین علویه‏اى است که افتخار یافت فرزندى علوى به دنیا آورد . (9) براى وى کنیه‏هایى چون ام الحسن و ام عبده آورده‏اند، اما مشهورترین آنها، همان ام عبد الله است.

در پاکى و صداقت، چنان نمونه بود که صدیقه‏اش لقب دادند. (10)

امام باقر (ع) مادر بزرگوار خویش را چنین توصیف کرده است:

«روزى مادرم کنار دیوارى نشسته بود، ناگهان دیوار ریزش کرد و در معرض ویرانى قرار گرفت، مادرم دست بر سینه دیوار نهاد و گفت، به حق مصطفى (ص) سوگند، اجازه فرو ریختن ندارى.دیوار بر جاى ماند تا مادرم از آن جا دور شد.سپس دیوار فرو ریخت. (11)

نام و کنیه

نام آن حضرت محمد است.این نامى است که رسول خدا (ص) از دیر زمان براى وى برگزیده بود .

جابر بن عبد الله انصارى یار دیرین پیامبر (ص) افتخار دارد که سلام رسول خدا را به امام باقر (ع) ابلاغ کرده است.از بیان او ـ که به تفصیل خواهد آمد ـ استفاده مى‏شود که نامگذارى امام باقر (ع) به وسیله پیامبر اکرم (ص) صورت گرفته است.کنیه آن گرامى ابو جعفر (12) است و جز این کنیه‏اى براى وى نقل نکرده‏اند. (13)

القاب

براى امام باقر (ع) این القاب یاد شده است:

1 ـ باقر.

این لقب مشهورترین القاب آن حضرت بشمار مى‏آید و بیشتر منابع بدان تصریح کرده‏اند. (14)

در بیان فلسفه تعیین این لقب براى وى، آمده است:

ـ شکافنده معضلات علم و گشاینده پیچیدگیهاى دانش بود. (15)

ـ به دلیل گستردگى معارف و اطلاعاتى که در اختیار داشت، باقر نامیده شد. (16)

ـ بدان جهت که در نتیجه سجده‏هاى بسیار، پیشانیش فراخ گشته بود. (17)

ـ احکام را از متن قوانین کلى، استنباط و استخراج مى‏کرد. (18)

2 ـ شاکر

3 ـ هادى

4 ـ امین ـ شبیه، به جهت شباهت آن حضرت به رسول خدا (ص) (19) .

همسران

در منابع تاریخى، براى امام باقر (ع) دو همسر و دو «ام ولد» (20) نام برده‏اند.

همسران عبارتند از:

1 ـ ام فروة دختر قاسم بن محمد بن ابى بکر.

او هر چند از نسل ابو بکر بود، اما همانند پدرش قاسم بن محمد حق امامان را مى شناخت و اهل ولایت معصومین (ع) بود، چنان که در روایتى از امام رضا (ع) آمده است که روزى نام قاسم بن محمد نزد آن حضرت برده شد، امام فرمود: او به ولایت و امامت اعتقاد داشت. (21)

2 ـ ام حکیم دختر اسید بن مغیره ثقفى.

فرزندان

براى امام باقر (ع) هفت فرزند یاد کرده‏اند، پنج پسر و دو دختر.

1 ـ جعفر بن محمد الصادق (ع) .

وى مشهورترین، ارجمندترین و با فضیلت ترین فرزند امام باقر (ع) مى‏باشد که از ام فروة زاده شد و نسل امامت از طریق او استمرار یافت.

2 ـ عبد الله بن محمد.او یگانه برادر امام صادق (ع) بشمار مى‏آید که هم از ناحیه پدر و هم از ناحیه مادر با آن حضرت متحد است.مورخان وى را صاحب فضل و صلاح دانسته‏اند و متذکر شده‏اند که فردى از بنى امیه به او سم خورانید و او را به شهادت رساند. (22)

3 ـ ابراهیم بن محمد، از ام حکیم.

4 ـ عبید الله بن محمد، از ام حکیم.

5 ـ على بن محمد.

6 ـ زینب بنت محمد، این دو (یعنى زینب و على) از یک مادرند که ام ولد بوده است.

7 ـ ام سلمه، مادر وى را نیز ام ولد دانسته‏اند. (23)

برخى از منابع، تنها شش فرزند براى امام باقر (ع) نام برده‏اند و بر این باورند که امام باقر فرزندى به نام عبید الله نداشته است. (24)

گروهى دیگر گفته اند: امام باقر (ع) دو دختر نداشته است، بلکه زینب و ام سلمه در حقیقت دو نام براى یک دختر است. (25)

 

پى‏نوشت‏ها:

1 ـ در سال تولد امام باقر (ع) جهار نقل وجود دارد که عبارتند از: سالهاى 56، 57، 58، 59 هجرى در این میان نقل دوم، یعنى سال 57 از پشتوانه تاریخى و حدیثى بیشترى برخوردار است.برخى از منابعى که سال 57 را یاد کرده‏اند عبارتند از: دلائل الامامة 194 اصول کافى 2/372، ارشاد مفید 2/56، مصباح المتهجد 557، اعلام الورى 259، مناقب ابن شهر آشوب 4/210، روضة الواعظین 1/207، کفایة الطالب 455، وفیات الاعیان 4/..174.و منابعى که سال 58 را سال ولادت امام باقر (ع) دانسته‏اند عبارتند از: اثبات الوصیة 150 ـ 153، عیون المعجزات 75 و منابعى که سال 59 را نقل کرده اند چنینند: فرق الشیعة 61، عمدة الطالب 138 ـ 139، بحار 46/217 به نقل از مصباح کفعمى.

2 ـ ر.ک: سبائک الذهب 74، عیون المعجزات 75، اخبار الدول و آثار الاول .11

3 ـ کشف الغمة 2/318، الفصول المهمة 211، مصباح کفعمى 522، نور الابصار شبلنجى 142، و...

4 ـ تذکرة الائمة، لاهیجى .125

5 ـ دلائل الامامة 94، مصباح المتهجد 557، اعلام الورى .259

6 ـ اعیان الشیعة 1/ .650

7 ـ انه اول من اجتمعت له ولادة الحسن و الحسین (ع) .رک: مناقب ابن شهر آشوب 4/208، عمدة الطالب 138 ـ 139، نور الابصار، مازندرانى .51

8 ـ برخى منابع، ام عبد الله، فاطمه را فرزند حسن مثنى (حسن بن حسن) دانسته اند مانند : تذکرة الخواص 302، وفیات الاعیان 4/174.اما بیشتر منابع وى را فرزند بى واسطه امام حسن مجتبى (ع) به شمار آورده‏اند مانند: تاریخ یعقوبى 2/320، فرق الشیعة، نوبختى 61، دلایل الامامة 95، اصول کافى 2/372، اثبات الوصیة 150، اعلام الورى 259، تذکرة الخواص 302، البدایة و النهایة 9/309، اخبار الدول و آثار الاول ...111

9 ـ هى اول علویة ولدت علویا.دلائل الامامة .95

10 ـ همان.

11 ـ عیون المعجزات 75، اثبات الهداة 5/270، بحار 46/217، نور الابصار، مازندرانى 44، الانوار البهیة .115

12 ـ مثیر الاحزان، جواهرى 237، تاریخ ابن خلکان 2/23، تاج الموالید، طبرسى/39، المعارف 215، سیر اعلام النبلاء، 4/401 و...

13 ـ الفصول المهمة 211، بحار 46/216، سیرة الائمة الاثنى عشر 2/ .200

14 ـ سبائک الذهب 74، عیون الاخبار، ابن قتیبه 1/312، ارشاد مفید 2/156، تذکرة الخواص 302، مرآة الجنان 1/248، تاریخ ابن وردى 1/248، روض الریاحین 67، الصواعق المحرقة 210، شذرات الذهب 1/ .149

15 ـ تاریخ یعقوبى 2/302، سیر اعلام النبلاء 4/402، الفصول المهمة 211، شذرات الذهب 1/ .149

16 ـ تاج الموالید 39، کشف الغمة 2/318، تذکرة الخواص 302، اعیان الشیعة 1/ .650

17 ـ تذکرة الخواص 302، اعیان الشیعة 1/ .650

18 ـ البدایة و النهایة 9/ .309

19 ـ این القاب در منابع زیر آمده است: دلائل الامامة 94، تاج الموالید 39، کشف الغمة 2/318، تذکرة الخواص 5/302، احقاق الحق 12/165 و...

20 ـ ام ولد به کنیزى گفته مى‏شود که از مولاى خود صاحب فرزند شده باشد.

21 ـ ذکر عند الرضا (ع) القاسم بن محمد...و سعید بن المسیب فقال: کانا على هذا الامر ...قرب الاسناد 210، بحار 46/ .366

لازم به یادآورى است که در متن حدیث قاسم بن محمد دایى امام موسى بن جعفر (ع) یاد شده که جد مادرى به جاى آن صحیح است و آنچه مى‏نماید که مراد از قاسم بن محمد همان جد مادرى است، ذیل حدیث مى‏باشد.

22 ـ الفصول المهمة .221

23 ـ برخى از منابع که این هفت تن را یاد کرده‏اند عبارتند از: ارشاد مفید 2/172، تاج الموالید 118، مناقب 4/210، تذکرة الائمة .216

24 ـ طبقات ابن سعد 5/236، تذکرة الخواص .306

25 ـ اعلام الورى 265، کشف الغمة 2/322، الفصول المهمة 221، بحار 46/ .365

منبع:

احمد ترابى،  زندگى سیاسى امام باقر (ع)، ص 15

 پنج درس آموزنده

 

1 - امام جعفر صادق علیه السلام حکایت نماید:

روزى پدرم - امام محمّد باقر علیه السلام - فرمود: به خدا سوگند، بعضى روش هائى را چون : در آغوش گرفتن ، روى زانو نشاندن ، بوسیدن و اظهار محبّت و مهربانى کردن ، که نسبت به بعضى از فرزندانم انجام مى دهم .

با این که مى دانم شایسته آن محبّت ها نیستند؛ بلکه دیگرى شایسته و مستحقّ آن مهربانى ها و محبّت ها است .

این برخورد یکسان من با آن ها به خاطر آن است که آنچه برادران حضرت یوسف علیه السلام با وى انجام دادند، در بین فرزندان من واقع نشود.

و خداوند حکیم داستان حضرت یوسف علیه السلام را به عنوان درس و تنبیه بیان کرده است تا آن که حسادت و کینه در خانواده ها و جامعه ما نباشد و آنچه بر سر یوسف علیه السلام آمد، بر فرزندان و برادران ما نیاید.(1)

2 - همچنین حضرت صادق آل محمّد صلوات اللّه علیهم حکایت فرمود: روزى شخصى نزد پدرم ، امام محمّد باقر علیه السلام آمد، پدرم از او سؤال نمود: آیا ازدواج کرده اى؟

آن شخص گفت : خیر.

پدرم فرمود: من دنیا و آنچه را که در آن است ، دوست ندارم اگر یک شب را بدون همسر باشم ؛ بدان که عظمت و فضیلت آن به قدرى است که دو رکعت نماز شخص متأهّل افضل است از یک شبانه روز عبادت و روزه یک فرد مجرّد.

و پس از آن پدرم ، مبلغ هفتصد دینار به آن شخص داد و فرمود: با این پول ازدواج نما و توجّه داشته باش که رسول خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید: همسرى انتخاب کنید که هم شأن خودتان باشد که در توسعه روزى مفید مى باشد.(2)

3 - روزى برادر امام محمّد باقر علیه السلام به همراه بعضى از دوستانش وارد منزل آن حضرت شدند، همین که نشستند، امام علیه السلام فرمود: براى هر چیزى حدّ و مرزى هست و سپس سفره غذا چیده شد.

یکى از افراد گفت : یا ابن رسول اللّه ! براى این سفره هم حدّ و حدودى وجود دارد؟

حضرت فرمود: بلى .

افراد سؤال کردند: آن چیست ؟

حضرت فرمود: آن که هنگام شروع (بسم اللّه الرّحمن الرّحیم ) بگوئى ؛ و چون خواستند سفره را جمع کنند (الحمدللّه) بگوئى ؛ و دیگر آن که هرکس از آنچه جلویش نهاده اند استفاده کند و چشم به جلوى دیگران نیندازد.(3)

4 - یکى از اصحاب امام محمّد باقر علیه السلام که در کوفه ، مکتبِ قرآن داشت و زنان را نیز آموزش مى داد، روزى با یکى از زنان شاگرد خود شوخى لفظى کرد.

پس از گذشت چند روزى از این جریان ، در مدینه منوّره به ملاقات آن حضرت آمد.

و چون وارد منزل حضرت گردید، امام علیه السلام با تندى و خشم با او مواجه شد و فرمود: هر که در خلوت مرتکب گناهى شود، از عقاب و قهر خداوند متعال در امان نخواهد بود؛ و سپس افزود: به آن زن چه گفتى ؟

آن شخص از روى شرمسارى و خجالت در حالت سکوت ، با دست هایش ، صورت خود را پوشاند؛ و آن گاه حضرت به او فرمود: دیگر چنین نکن و از کردار خویش توبه نما.(4)

5 - امام جعفر صادق علیه السلام فرمود:

از پدرم ، حضرت ابوجعفر، باقرالعلوم علیه السلام شنیدم ، که مى فرمود: من در منزل از غلامان خود و نیز از اهل منزل مشکلات و سختى هایى را تحمّل مى کنم که از حَنظَل - هندوانه ابوجهل - تلخ ‌تر و بدتر مى باشد.

و سپس حضرت فرمود: هر که در مقابل ناملایمات و حرف هاى نابجاى اهل منزل صبر و تحمّل کند، ثواب روزه دار و شب زنده دار نصیبش مى گردد و هم نشین با شهدایى مى شود، که در رکاب حضرت رسول صلى الله علیه و آله شهید شده باشند.(5)

پی نوشت ها:

1- مستدرک الوسائل : ج 15، ص 171، تفسیر عیّاشى : ج 2، ص 166.

2- -عوالى اللئالى : ج 3، ص 282، ح 6.

3- محاسن برقى : ص 431، ح 255.

4- خرایج راوندى : ج 2، ص 594، ح 5 اختیار معرفة الرجال : ص 173، ح 295.

5- ثواب الا عمال : ص 235، ح 1.

منبع:

چهل داستان و چهل حدیث از امام محمد باقر (ع )، عبداللّه صالحى

 

چهارده معمّا و پاسخ

 

أبان بن تغلب و همچنین ابوبصیر - که هر دو از راویان حدیث و از اصحاب امام باقر و امام صادق علیهماالسلام بوده اند - حکایت کنند: طاووس یمانى با بعضى از دوستان خود مشغول طواف کعبه الهى بود، ناگهان متوجّه شد که جلوتر از او نوجوانى خوش سیما نیز مشغول طواف کعبه الهى مى باشد، و چون در چهره نورانیش خوب دقیق شد، او را شناخت ، که آن نوجوان حضرت ابوجعفر، باقرالعلوم علیه السلام است .

هنگامى که حضرت طواف خود را به پایان رساند و دو رکعت نماز طواف به جاى آورد، در گوشه اى از صحن مطهّر نشست و مردم یک به یک مى آمدند و سؤ الات خود را در حضور آن حضرت مطرح مى کردند و جواب مى گرفتند و مى رفتند.

آن گاه طاووس یمانى به دوستان خود گفت : ما نزد این دانشمند برویم و از او سؤالى کنیم ، شاید جواب آن را نداند.

سپس طاووس یمانى به همراه دوستانش خدمت حضرت رسیدند و سلام کردند.

بعد از آن طاووس گفت : اى ابوجعفر! آیا مى دانى چه زمانى یک سوّم جمعیّت روى زمین هلاک و کشته شد؟

امام محمّد باقر علیه السلام فرمود: اى ابو عبدالرّحمن ! یک سوّم نبود؛ بلکه یک چهارم جمعیّت هلاک و نابود گردید.

طاووس گفت : صحیح مى فرمائى ، حقّ با شما است ، اکنون بفرما که چگونه چنان شد؟

حضرت فرمود: این جریان ، آن زمانى اتّفاق افتاد که تنها جمعیّت روى زمین حضرت آدم ، حواء، قابیل و هابیل بودند؛ و قابیل برادر خود را کشت ، در حالى که هابیل در آن زمان یک چهارم جمعیّت را تشکیل مى داد.

طاووس گفت : کدام یک از هابیل و قابیل پدر تمام مردم بود؟

حضرت فرمود: هیچ کدام ؛ بلکه بعد از حضرت آدم علیه السلام ، شیث پدر آدمیان بود.

طاووس پرسید: چرا حضرت آدم علیه السلام را آدم نامیدند؟

فرمود: چون سرشت و خمیرمایه او را از خاک روى زمین برگرفتند.

پرسید: چرا همسر حضرت آدم را حوّاء گفته اند؟

فرمود: چون او از دنده آدم علیه السلام آفریده شد.

پرسید: چرا شیطان را ابلیس نامیده اند؟

فرمود: چون او از رحمت خداوند محروم و ناامید گشت .

پرسید: چرا جنّ را به این نام گفته اند؟

فرمود: چون که آنها مى توانند از دید انسانها مخفى و نامرئى گردند.

پرسید: اوّلین کسى که حیله بکار برد و دروغ گفت چه کسى بود؟

فرمود: شیطان بود، که به خداوند عزّ و جلّ گفت : من از آدم بهتر و برترم ؛ چون که مرا از آتش و او را از گِل آفریدى .

پرسید: آن گروهى که شهادت به حقّ دادند؛ ولى دروغ مى گفتند، چه کسانى بودند؟

فرمود: منافقین بودند، که در ظاهر شهادت به رسالت و نبوّت رسول خدا صلى الله علیه و آله دادند؛ ولى در باطن دروغ مى گفتند، چون عقیده و ایمان به خداوند نداشتند.

پرسید: آن رسولى را که خداوند براى هدایت انسان فرستاد؛ ولى خودش از جنّ و انسان نبود، که بود؟

فرمود: کلاغى بود، که براى تعلیم قابیل آمد تا او را هدایت کند که چگونه جسد برادرش هابیل را دفن نماید.

پرسید: آن که قوم و تبار خود را راهنمائى و انذار کرد، و از زمره جنّ و إ نس نبود، که بود؟

فرمود: مورچه اى بود که در مقابل لشکر عظیم حضرت سلیمان علیه السلام ، به هم نوعان خود گفت : درون لانه هایتان بروید تا توسّط لشکر سلیمان لگدمال نگردید.

طاووس یمانى گفت : آن چه حیوانى بود، که به دروغ مورد تهمت قرار گرفت ؟

فرمود: گرگ بود، که برادران حضرت یوسف علیه السلام آن را متّهم به قتل برادر خویش کردند.

طاووس در آخرین سؤال خود از امام امام محمّد باقر صلى الله علیه و آله ، پرسید: آن چیست که کم و زیاد مى گردد؛ و آن دیگرى چیست که زیاد مى شود ولى کم نمى گردد؛ و آن چست که کم مى شود ولى زیاد نمى گردد؟

حضرت باقرالعلوم علیه السلام همچنین در او جواب فرمود: آن که کم و زیاد مى شود، ماه است ؛ و آن که زیاد مى شود ولى کم نمى گردد، آب دریا است ؛ و آن که کم مى شود ولى زیاد نمى گردد، عمر انسان است .*

پی نوشت:

*احتجاج مرحوم طبرسى : ج 2، ص 180، ح 206، و ص 186، ح 210، بحارالا نوار: ج 46، ص 351، ح 4.

داستان طولانى بود که در صفحات مختلف با عباراتى متفاوت نقل شده است که خلاصه اى از آن ترجمه شد.

منبع:

 چهل داستان و چهل حدیث از امام محمد باقر (ع )، عبداللّه صالحى

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد